سه چهار سال پیش بود که اتفاقی داشتم سفر پیمان یزدانی، دانشجو و عکاس ایرانی محصل در ایتالیا رو به مراکش دنبال میکردم که پیمان از میزبان مراکشی خودش که از طریق کوچسرفینگ پبدا کرده بود حرف زد که قرار بود به رایگان تو خونهی میزبان اقامت داشته باشه،در نگاه اول یکم عجیب بود بخاطر اینکه دلیلش رو متوجه نمیشی ولی با گشت و گذار در سایت و دیدن تجربه افراد مختلف و ایده اینکه بشه با شهروندان معمولی یک کشور و فرهنگ دیگه یک مدتی رو باهم تو یه خونه زندگی کنی و تمام دانستهها و ندانستههات رو با اون به اشتراک بزاری، احیانا با هم چرخی تو شهر بزنید و غذای محلی و اصل یک کشور رو با هم شریک شین و در عین حال هم از هزینههای سفر بزنی و بتونی بیشتر و جذابتر از همیشه سفر کنی یک چیزه واقعا محشریه.
البته تمام این موارد زمانی برای من ثابت شد که توی سایت ثبتنام کردم و بعد از دو سه ماه کنکاش یه جوان ماجراجوی فرانسوی رو میزبان شدم و سه روزی رو با هم تو کوچه و پسکوچه شهر گشتیم و خیلی از جاهایی که خودم تا به خال نرفته بودم با اون رفتیم و میتونم بگم از هر چی و هر کسی حرف زدیم، از سیاست، ورزش، اقتصاد، تاریخ و ... و اونجا بود که فهمیدم چقدر شناخت من از فرانسه ناقصه و بیشتر از همین اخبار و مطالب کوتاه شبکههای اجتماعی کلیشههایی رو یاد گرفتیم و اونارو به تمام اهالی اروپا تعمیم دادیم.
تمامی موارد بالا باعث آشنا شدن من با سبک سفر متفاوتی هم شد. یک جورایی سبک سفر ماجراجویانهتر.
سفر و مخصوصا سفر خارج از کشور برای اکثر ما ایرانیها شامل اینه که بریم تو یه آژانش هواپیمایی و با پرداخت مبلغی، پکیج کاملی از یک سفر که اکثرا شامل یه اقامت در یک هتل 5 ستاره و گشت و گذار و خرید تو مراکز خرید و لوکس و به لطف گوگل مپ و دیگر نرمافزارها با کمترین ارتباط با شهروندان اون کشور و شهر. این سبک سفر به خودیِ خود مشکلی نداره ولی به نظر شخص من سفر میتونه جذابتر باشه اگه از هزینههای سفر کاست و مدت بیشتر تو اون کشور اقامت داشت و از محلهای توریستی یکم فاصله گرفت و زندگی بومیها رو از نزدیک دید و حتی باهاشون برای مدت هرچند کم اون طرز زندگی رو، زندگی کرد.
منصور ضابطیان رو شاید خیلی بشناسد، مجری رادیو و تلویزیون و روزنامهنگار. اولین بار یک پاراگراف از کتاب مارکوپلو رو که گزارش و یا بهتر بگم سفرنامه او از هفت هشت کشور مختلف بود رو تو اینترنت خوندم و از نحوه گزارش و دید حاکم بر سفرنامه خوشم اومد. طبیعا کتاب رو تهی هکردم و با ولع خاصی زود تمومش کردم و بعدها کتابهای مارکدوپلو و برگ اضافی رو هم یه جورایی ادامه همون سیر بود رو تهیه کردم و از خوندن هر کردوم لذت خاصی بردم.
همه این مقدمه ها رو گفتم که بگم کتاب جدیدی از منصور ضابطیان منتشر شده از سفر جدیدش به کوبا به نام سباستین: سفرنامه و عکسهای کوبا. این کتاب هم مثل کتبهای قبلی او نثر خیلی روانی داره و کوبا رو از دید دیگری دید و تجربه کرده و همانوطر که بالاترها گفتم تو مدت اقامتش کوبا رو زندگی کرده و برای من شما نقل کرده.
کتاب رو که خوندم اولین سوال و دغدغهام این بود که آیا واقعا اهالی این کشور نمادین با شناختی که ما از اونا داریم و شاید از لحاظ امکانات زندگی خیلی عقب مونده میدونیم اینقدر بیغدغه و شاد و با آرامش زندگی میکنند؟ باید رفت و دید.
خلاصه اینکه حتما این کتاب رو تهیه کنید و مطمئت باشید وقتی شروع کردین به خوندنش، زمین نزاشته تمومش کردین.